<-PostTitle->

 تاریکی؛ عنصری که در بسیاری از بازی ها، از آن استفاده شده است تا قدرت نور و روشنایی را در برابر تاریکی و ظلم، نشان دهد. در اغلب این عناوین مهم نیست که تاریکی تا چه اندازه قدرتمند باشد چرا که در آخر برنده اصلی، روشنایی است اما این بار تاریکی به شیوه ی دیگری پیدا شده است. برای نابودی آن شاید صدها هزار نفر جان خود را از دست بدهند و حتی با این تعداد قربانی برای نابودی آن، موفقیت دربرگیرنده ی نیروهای روشنایی نیست و هر لحظه ممکن است تاریکی کل روشنایی را ببلعد؛ پس چاره ای باید اندیشید و شجاعت را در بین مردم افزایش داد. این افسانه تازه شروع شده است.

به احتمال زیاد، نام بازی Fable به گوشتان رسیده است و اگر این بازی را تجربه کرده باشید، عظمت و بزرگی این عنوان را خواهید دید. دنیایی بزرگ همراه با خطرهای گوناگون و آزادی های متنوع و فراوان. نسخه سوم این بازی با نام “Fable III” در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و نظرهای متفاوتی در مورد این بازی ارائه شد و سرانجام توانست نمره ی ۷۵ را به خود اختصاص دهد. سبک بازی به گونه ای بود که نتوانست نظر مثبت همگان را جلب کند و بسیاری دلیل آن را متفاوت بودن درک بازیکنان نسبت به این عنوان دانستند. حال واقعا این عنوان توانسته بود شاهکاری را برای بازیکنان ارمغان آورد یا شکستی بزرگ را در مقابل نسخه های قبلی خود را تجربه کرده؟ با من همراه باشید تا جواب پرسش هایتان را دریافت کنید.

کاور رسمی Fable 3

نام: Fable III

سازنده: Lionhead Studios

ناشر: Microsoft Game Studios

پلتفرم ها: Xbox 360, Microsoft Windows

سبک: سوم شخص، نقش آفرینی، جهان آزاد

سال انتشار: ۲۰۱۰ برای Xbox 360 و در سال ۲۰۱۱ برای PC

تاریکی Albion را خواهد بلعید

!Albion Needs You

داستان از آنجا شروع می شود که سرزمین “Albion“، به عرصه ی انقلاب صنعتی قدم نهاده پس تولیدات باید افزایش یابد و کارخانه های زیادی بنا شود. این کارخانه ها برای ادامه ی کار خود، به کارکنان زیادی نیاز دارند پس سرزمینAlbion، عملا به مکانی تبدیل شده که شهروندان آن مجبورند به شدت کار کنند و حقوق بسیار کمی بگیرند و یا اصلا حقوقی دریافت نکنند و اگر اعتراضی بر علیه این سیستم رخ دهد، شورشیان سرکوب خواهند شد. قشر فقیر در این سرزمین زیاد شده و بی سوادی همه جا را فرا گرفته است. این مرز و بوم،  نیازمند یک قهرمان است؛ یک افسانه که آنها را نجات دهد.

شما در نقش برادر پادشاه شهر Albion هستید. برادرتان، “Logan“، فردی ظالم است و سرزمین بزرگ “آلبیون” را، به این روز درآورده که همه ساکنین شهر از او ناراضی هستند ولی جرات مقابله در برابر او را ندارند. شما طرفداران بیشماری نسبت به برادر خود دارید اما “لوگان” پادشاه است و دستور او است که انجام می شود. حال زمان تاریکی فرا رسیده و سرزمین آلبیون، نیاز به یک قهرمان دارد تا آنها را نجات دهد. جنگی عظیم رخ خواهد داد که بسیاری در آن کشته خواهند شد. در اول بازی انتخاب می کنید که می خواهید کارکتر مرد باشید یا خانم.

قدرت را لمس کنید!

آزادی

این روزها حتما حدیث های زیادی را در مورد آزادی های فراوان بازی “GTA V” شنیده اید و احتمالا این بازی را کاملا متنوع می دانید اما باید این نکته را بدانید که در سال ۲۰۱۰ بازی عرضه شد که آزادی های فراوان آن همه را در شگرف قرار داد. آزادی عمل کامل و زندگی کاملا معمولی یک قهرمان همراه با تمام تضادها و تعارض های زندگی او، ستودنی است.

شاید بهتر باشد از سیستم مبارزات و دشمنانتان در بازی کمی صحبت کنیم. شخصیت بازی، در برابر دشمنان، از سه اسلحه مختلف می تواند استفاده کند؛ سلاح های سرد مانند شمشیر و چکش، سلاح های گرم و در آخر جادو که می توان به قدرت آتش زدن، یخ زدن و برق پرتاب کردن، اشاره کرد. هر اسلحه، ویژگی های خاص خود را دارد اما تنوع اسلحه در بازی حس نمی شود و اسلحه های شما کمی محدود می باشند البته نا گفته نماند که در فروشگاه های درون شهرها نیز می توان اسلحه های جدیدی پیدا کرد.

دشمنان شما اکثرا موجودات غیر انسان و هیولایی هستند. در بازی باس های خیلی کمی حضور دارند ولی خب بازی آنقدرها هم آسان نیست چرا که با جلوتر رفتن در بازی، درجه موجودات محیط بازی نیز بیشتر می شود و شما نیازمند آن هستید که تدبیر جدیدی نسبت به قبل بیندیشید. البته در بعضی مراحل شما مجبور به جنگیدن با انسان ها نیز هستید و کل بازی مختص به کشتن موجودات هیولایی نیست و تنوع در دشمنان نیز گاه گاه حس می شود. در نهایت از نظر من قسمت مبارزات بیشتر جای کار داشت و شاید اگر سازندگان تلاش بیشتری روی این سیستم می کردند، به موفقیت های بیشتری دست پیدا می کردند.

حال، آزادی های بازی را مورد بررسی قرار می دهیم. همانطور که گفته شد، بازی از آزادی ها و تنوع بسیار بالایی برخوردار است که هرکسی را جذب خود می کند. مثلا شما پول نیاز دارید؛ می توانید از راه های درست مانند کیک پزی، نوازندگی و آهنگری، دخل و خرج خود را در بیاورید و یا با انجام ماموریت های جانبی که انجام کارهای کثیف و ضدمردمی است، پول زیادی را در مدت کمی به جیب بزنید. اگر آینده نگر هستید، با سرمایه گذاری در فروشگاه های مختلف، شریک شوید و پس از هر مدت، مبلغی پول به دست بیاورید یا با خرید و فروش ملک و املاک و اجاره دادن آنها، منبع درآمد دیگری را برای خود به وجود بیاورید.  این به طرز تفکر شما بستگی دارد. در سطح شهر شما می توانید با هر شخصی صحبت کنید و رابطه ی خود را با اون تنظیم کنید؛

تصویر هنری از Fable 3

دوست، دشمن یا حتی عشق و همسرتان! اگر به خواسته های فرد مورد نظرتان عمل کنید، روابط شما بین او بهتر می شود که علاوه بر اینکه او برای شما پس از هرچند مدت کادویی می آورد، شما می توانید با قوی کردن رابطه ی خودتا با او، ازدواجی را سر دهید و با خرید خانه مورد نظرتان، زندگی کاملا عادی را تجربه کنید، بچه دار شوید و چندین و چند قابلیت دیگر که همه نشان دهنده ی آزادی های فراوان در بازی هستند. البته یکی از مهم ترین آزادی ها، تنوع بسیار زیاد در لباس ها و چهره شما می باشد که به دلیل گستردگی فراوان آنها، نمی توان کامل توضیحی درباره قابلیت ها داد فقط بهتر است در کل بگوییم که رنگ های مختلف، لباس های بسیار متنوع، طراحی چهره و چندین مورد دیگر همه دست به دست هم می دهند تا شما آنگونه که دوست دارید قهرمان خود را تزیین کنید. شما سگی نیز به همراه خود دارید که اون به دشمنان گاهی حمله می کند و بعضی از اشخاص شهر به شما سگی جدید هدیه می دهند که قدرت های بیشتری را در سگ جدید می توانید ملاحظه کنید.

در نهایت باید گفت که گیم پلی از آزادی های زیادی بهره می برد و تنوع بسیار زیادی را در خود گنجانده است که همین مورد، یکی از عوامل بسیار مهم بازی است.

Albion تاریک

شاید یکی از دلایلی که این بازی مورد پسند همگان قرار نگرفت، گرافیک بازی بود که از چندین لحاظ مشکلاتی را دارا بود البته باید گفت که این مشکلات باگ های گرافیکی نمی باشند بلکه مشکل اصلی، در طراحی است. در بازی رنگ پردازی به صورت دقیق و حرفه ای مورد توجه قرار نگرفته است و همین عامل موجب می شود که طراحی محیط برای شما واقعی نباشد و هرگز حس نکنید که در یک محیط آراسته شده از رنگ های پرکیفیت حرکت می کنید.

گرافیک، چنگی به دل نمی زند

بله؛ گرافیک در جنبه ی طراحی ها و رنگ پردازی ها خیلی خوب عمل نکرد و همین نکته ی منفی برای این بازی جذاب بود که البته به عقیده ی خیلی دیگر شاید بازی گرافیک غول آسایی نداشته باشد اما در بخش داستان و گیم پلی، کاملا موفق ظاهر شده است که صحبتی منطقی به چشم می آید اما عده ای باز هم بر عقیده ی آن بودند که بازی بخاطر همین نکته، کاملا وقت تلف کردن است.

نورپردازی در بازی نقش مهمی را ایفا نمی کند چرا که بیشتر مراحل، در روز اتفاق می افتد و حتی در شب هم ما شاهد یک نورپردازی قدرتمند نیستیم اما نباید هم گفت که نورپردازی بی کیفیت است چرا که در حد بازی، نورپردازی تعبیه شده است و شاید کمتر کسی در این بازی به نورپردازی توجه کند که البته دلیل منطقی برای جالب نبودن نورپردازی در بازی نیست و نورپردازی جای کار بیشتری را داشت؛ همانند گرافیک بازی. در واقع می توان گفت که نورپردازی بازی کاملا متناسب با گرافیک بازی است.

آوای انقلاب صنعتی